از میدان تیان آن من چین تا میدان رابعه العدویه مصر
مردي جوان در برابر تانكها ميايستد و رديف بلند هيولاهاي فلزي را مجبور به توقف ميكند. اين، معروفترين تصوير از دردناكترين سركوب فعالان مدني در چين است؛ چهارم ژوئن 1989، كشتار دانشجويان معترض چيني در ميدان «تيانآنمن» پكن. اينك و با گذشت 23 سال از اين حادثه، دولت آمريكا چين را ترغيب كرده تا تمامي كساني را كه سالها پس از اين حادثه هنوز در زندان هستند، آزاد كند.
وزارت خارجة آمريكا همچنين در بيانيهاي خواستار اراية يك گزارش علني كامل در مورد كشتهها، بازداشتيها و مفقودهاي آن حادثه از سوي دولت چين شد؛ در حادثة ميدان تيانآنمن، هزاران نفر از دانشجويان چيني كه خواستار فضاي باز سياسي شده بودند، از 15 آوريل تا چهارم ژوئن 1989 تجمع كردند. اين اعتراضات با نيروهاي مسلحي كه توسط حكومت به پكن فرستاده شدند، به شدت سركوب شد.
دولت چين تانكها و سربازان خود را به اين ميدان اعزام كرد تا تظاهرات اعتراضي دانشجويان و كارگراني را كه براي چندين هفته در جريان بود، درهم شكند و در نهايت، اين اعتراضها كه با حضور بيش از صد هزار نفر برگزار شد با قتل سه هزار دانشجو سركوب شد. مارك تونر سخنگوي وزارت خارجه آمريكا ميگويد كه «ما درخواست خود از چين براي حفاظت از حقوق انساني جهان شمول تمامي شهروندان اين كشور را تكرار ميكنيم؛ خواستار آزادي كساني كه به اشتباه بازداشت، محاكمه، زنداني، خلاف ميل خود مفقود يا بازداشت خانگي شدهاند هستيم و خواستار پايان آزار فعالان حقوق بشر و خانوادههایشان هستيم.»
هر چند دولت چين تعداد کشتهشدگان را هيچ وقت اعلام نکرد اما منابع غربي تعداد آن را بين 300 تا 400 نفر تخمين زده بودند. متعاقب اين حادثه اسفناک، رهبر حزب «دموکراتيک چين» به سرعت و براي سالهاي طولاني روانه زندان شد. شبکة بزرگي از اردوگاههاي کار اجباري در کشور احياء شد و فعالان مسيحي، بودايي و مسلمان مورد تعقيب قرار گرفتند و دادگاهها مجرمان را به اندک دليلي به اعدام محکوم کردند. اين قبيل اقدامات باعث ايجاد فشارهاي بينالمللي بر چين شد؛ نخست وزير وقت اين کشور از سوي محافل مطبوعاتي و تبليغاتي غرب به «قصاب پکن» ملقب شد و در مجموع رهبران چين مورد نکوهش ساير کشورها قرار گرفتند و چين از نظر سياسي، اقتصادي و تسليحاتي در جامعه بينالمللي در تنگناي سختي قرار گرفت (روزنامه ايران، 26 خرداد 1382).
حال پس از گذشت بیش از 24 سال از این واقعه شاهد موردی مشابه در مصر هستیم با این تفاوت که اعتراضات آن روز مردم چین به دلیل اخراج هویائو بانگ، یکی از رهبران کمونیست در چین، بود اما در مصر مردم به دلیل برکناری محمد مرسی اعتراضات خود را بیان میکنند. غرب و آمریکا در واقعهای مشابه در میدان رابعة مصر نسبت به سرکوب و کشتار مردم سکوت کرده و مدعیان دروغین حقوق بشر به جای طرفداری از مردم به تماشای این کشتار نشستهاند و منافع امروز خود را در بیثباتی کشورهای جهان اسلام میبینند. این اتخاذ مواضع و دوگانگی در مواجهه با دو مورد مشابه، پرده از ماهیت سیاسی مدعیان به ظاهر حقوق بشر اعم از سازمانها، نهادها و حامیان بینالمللی و غرب و آمریکا برداشته و چهرة مخوف آنها را بیش از پیش آشکار مینماید. چطور است که غرب به حمایت از مردم چین میپردازد و از مسئولان چینی با عنوان قصاب پکن نام میبرد ولی نسبت به مردم مصر و کشتار آنها، که بنابر اخبار متفاوت بین 350 تا 800 کشته و چندین هزار زخمی هستند، نهتنها سکوت کرده بلکه با وجود ادعای آزادی بیان ومطبوعات، رسانههای خود را در راستای منافعشان مدیریت میکنند. هدف استکبار و صهیونیستها امروز در ایجاد هرجومرج در بلاد اسلامی خلاصه میشود و اینگونه چالشها به ضعف و سرخوردگی اسلام و تقویت جبهة ضداسلامیِ به ظاهر حامی حقوق بشر میانجامد. در واقع ناآرامی و درگیری در منطقه حساسیتها نسبت به صهیونیستها و مذاکرات صلح را کاهش داده و صهیونیستها از این فرصت برای پیشبرد مقاصد پلید خود استفاده میکنند و مذاکرات سازش را به نفع خود تمام خواهند کرد. از سوی دیگر بروز جنگ داخلی در مصر فرصت دخالت مستقیم را برای کشورهای غربی فراهم میآورد. موضوعی که رهبر معظم انقلاب هفته پیش و در خطبههای نماز عید فطر دربارة وقوع آن هشدار جدی دادند.
حضرت آیتالله خامنهای در بخشی از خطبه نماز عید فطر فرمودند: گمان وقوع جنگ داخلى در مصر، با كارهایى كه دارد ميشود، روزبهروز تقويت پيدا ميكند و اين فاجعه است. لازم است ملت بزرگ مصر، نخبگان سياسى، نخبگان علمى، نخبگان دينى در آن كشور بزرگ نگاه كنند به وضعيت موجود و ببينند چه عواقب وخيمى بر اين وضعيت ممكن است مترتب شود؛ ببينند وضعيت سوريه را؛ ببينند آثار حضور مزدوران غرب و مزدوران اسرائيل و تروريستها را در هر نقطهاى كه در آنجا تروريستها فعالند؛ ببينند اين خطرات را.
ایشان تاکید کردند: اگر خداى نكرده هرجومرج به وجود بيايد، اگر خداى نكرده جنگ داخلى به وجود بيايد، چه چيزى ديگر ميتواند جلوى آن را بگيرد؟ بهانه براى دخالت ابرقدرتها، كه خودشان بزرگترين بلا براى يك كشور و يك ملت هستند، به وجود خواهد آمد. برادرانه توصيه ميكنيم به نخبگان مصرى، به مردم مصر، به گروههاى سياسى، به گروههاى مذهبى، به علماى دينى، كه خودشان به فكر بيفتند، خودشان اقدام كنند؛ اجازه ندهند به بيگانگان و قدرتمندان، كه با احتمال قوى، سرويسهاى جاسوسى آنها در ايجاد اين وضعيت بىدخالت نيستند، اينها باز بيايند دخالت كنند.
نظرات شما عزیزان: